این روزها که اخبار بازداشت اقای بابک زنجانی همه رسانه های داخلی و حتی خارجی ار فرا گرفته است ، برآن شدم تا یک گام عقب تر از این ماجرا را نگاهی بیندازیم :
- خیلی ها لذتی عقده وار از فلاکت “آدمهایی” دارند که در ناخودآگاهشان حاضرند همه چیزشان را بدهند که جای همان ” آدمها” ، ولو شده یک هفته زندگی کنند ! این امر حیرت آور زندگی ماست که در بخش آگاه خود از فلاکت امثال بابک زنجانی ها و شهرام جزایری ها و …خوشحال میشویم ولی در ناخودآگاهمان ، آرزوی یک هفته زندگی شاهانه آنها را داریم و معلوم نیست اگر در میان آنهمه قدرت و پول قرار بگیریم چه رفتارهای زننده تری انجام نمیدهیم.( سایه های اجتماعی social shadows)
- پدیده بابک زنجانی و شهرام جزایری و مرتضی رفیق دوست در اقتصاد ما از کجا نشات میگیرد ؟ برای پاسخ به این سوال سراغ دو نویسنده دانشگاهی خوشنام میرویم


ریموند فیسمن1 و ادوارد میگل2 نویسندگان کتاب تبهکاران اقتصادی– ترجمه دکتر فرخ قبادی- نشر نگاه معاصر

- مدل بررسی شده فاسدین اقتصادی را در چین و روسیه (بعد از فروپاشی شوروی ) به وفور میتوانید ببینید. در کتاب تبهکاران اقتصادی Economic Gangster اثر بسیار خواندنی ریموند فیسمن و ادوارد میگل میتوان به تیپولوژی سیستمهای زاینده این افراد پی برد تا به جای دل مشغولی به فاسدین ، به خود ” فساد ” به طور ریشه ای پرداخت .
- فساد دولتی چیست ؟ “سازمان شفافیت بینالمللی ، فساد را «استفاده از مناصب دولتی برای انتفاع شخصی» تعریف میکند و کشورها بر همین اساس رتبهبندی میشوند. بنابراین یک طرف معامله فسادآمیز همواره یک شخصیت حقیقی یا حقوقی دولتی است. سیاستمداران و حکومتگران، اکثر درآمد «اضافی» خود را از طریق مساعدت و الطاف ویژه به شرکتهای خصوصی کسب میکنند. روشن است که در کشورهایی که دولت حضور پررنگ و تعیینکنندهای در اقتصاد دارد، فرصت برای اینگونه مساعدتها بیشتر میشود و بنابراین زمینه فساد مساعدتر است. خصوصیسازی بیزد و بند و قدرت گرفتن بخش خصوصی واقعی، همراه با تقویت نهادهای مدنی، زمینه فساد را محدودتر میسازد.3 ”
- «پسر رییس جمهور بودن چقدر می ارزد”؟ در یکی از فصل های این کتاب ، نویسندگان با استفاده از ابزار و روش های تحلیلی علم اقتصاد و به شیوه ای خلاقانه ، ارزش پولی برقراری ارتباط با خانواده رییس جمهوری سابق اندونزی را محاسبه می کنند و به این سوال پاسخ می دهند که «پسر رییس جمهور بودن چقدر می ارزد”؟ در جریان تشریح این روابط و محاسبات ، خواننده از نکات جالبی در مورد «چم و خم های» فساد مالی و رانت خواری آگاه می شود. این نکات ، به ویژه برای کسانی که قصد مقابله با خلافکاران اقتصادی را داشته باشند ، سخت سودمند خواهند افتاد.3
- کسانی که از آقای زنجانی منافعی دارند ، نقد خاصی بهش نمیکنند و معتقدند وقتی تحریمها شروع شد وما سعی کردیم که نشان بدهیم که هیچی نشده ، البته که خیلی ها با کمال میل در دنیا و داخل کشور آماده بودند به قیمت سرکیسه کردن ما و دولا پنج لا حساب کردن قیمتها با ما ، کمک کنند تحریمها را دور بزنیم یا به عبارتی دور خودمان چرخ بزنیم تا اینکه دچار سرگیجه اقتصادی و تورم انفجاری و فساد و ارتشاء و….بشویم.
فرهنگی زاینده فساد که نیاز به یک بررسی عمیق دارد :
جامعه غیر بالغ، به قهرمان و غیر قهرمان احتیاج دارد.

- برای تحلیل وضعیت فرهنگی کشورمان از نظریه تحلیل متقابل اریک برن Transactional Analysis میتوان کمک گرفت . چنانکه این نظریه اذعان دارد که هر فردی دارای سه بخش به اسم کودک درون child، بالغ درون adult و والد درون parent میباشد ؛ میتوان تایید کرد که یک جامعه نیز دارای این سه بخش میباشد و ممکن است یکی از این سه ، مدل غالب رفتارهای یک جامعه بشود. رابرت بلای، ادیب یونگی آمریکایی درباره جامعه ایالات متحده تعبیر جالبی دارد به اسم ” جامعه نیمه بالغ ” و درباره جامعه خودمان شاید بتوان گفت که هنوز در مرحله روانشناختی” بالغ ” وارد نشده است.

- در خوانش ادامه بحث باید از اشتراک لفظ و شباهت لغوی “کودک” در نظریه تحلیلی و “کودک” و خردسال درادبیات عامه به سوء برداشت نیفتاد و نپنداشت که منظور از جامعه کودک، جامعه عقب افتاده است بلکه منظور اینست که جامعه کودک بر اساس تکانه هاییimpulsive عمل میکند که با رفع آنها ، دیگر خود را ملزم به پیگیری ارمانهایش نمیبیند در حالیکه جامعه ای که میخواهد بالغانه بزید، تکانه هایش را به رفتار دائمی و مسوولانه مبدل میکند . مثلا جامعه کوفی در سال 60 در دعوت از حسین بن علی کاملا تکانه ای عمل کرد و به جای متعهد ماندن به پرداخت هزینه های رشد و برون یافت از ظلم امویان ، ترجیح داد قهرمان ( امام حسین) به تنهایی به نبرد با ضد قهرمان ( یزید ) برود . این نوع برخورد ویژگی جامعه کودک childish است .ما اگر بخواهیم از زیر فشار منفعت طلبانه غربیان بیرون بیاییم ، نباید در تله های ایشان پا بگذاریم .
- همیشه برای اینکه جامعه کودک childish بماند و کار اصلی خود را انجام ندهد (کار اصلی = رفتار بالغانه مسوولانه برای رشد خود و پرداخت هزینه رشد از طریق مشارکت عمومی در ساختن تمدن و پایان دادن به انتظار منفعلانه برای قهرمانی ملی ) باید کارهایی کرد که بعضی ها نقش هیولا و ضد قهرمان داستان را داشته باشند و کسانی نیز نقش قهرمان خاتمه دهنده این سیاهی را داشته باشند.رضاخان با همین سیاست ، قهرمان بعضی ها و ضدقهرمان نسل بعدی است. پسرش محمدرضا نیز دقیقا همین سرنوشت را دارد. اما بعد از انقلاب شکوهمند اسلامی ، این فرهنگ تغییراتی یافت. ما در شوک جنگ تحمیلی ، مدتی از سیر طبیعی فرهنگی خود فاصله گرفتیم ولی دوباره به فرهنگ عادت کرده خود بازگشتیم. جنبشهای اجتماعی ما تا زمانی که تحت کهن الگوی قهرمان-ضدقهرمان عمل میکنند ، مجبور به پرداخت هزینه های گزاف هستند . فراموش نکنیم که مخالفین انقلاب اسلامی ، مخالفین اصلاحات و خاتمی ، مخالفین دگر اندیشان ، مخالفین احمدی نژادیسم ، به شکل حیرت آوری شبیه یکدیگر رفتار میکنند : قهرمان سازی و ضد قهرمان سازی
- ما تا زمانی که در این چرخه کهن الگویی به سر میبریم ، از دست یافتن به بلوغ اجتماعی در می مانیم و نسخه نویسان غربی ما را به این وهم می اندازند که داروی دموکراسی ، درمان دردهای ملت ماست .اینان به بهانه حقوق بشر ، دنبال درآمدهای کلان ناشی از فساد در کشورهای در حال توسعه هستند ( توصیه میکنم کتاب دکترین شوک نائومی کلاین را نگاهی بیندازید )

تیز هوشی محمد خاتمی ، امری که توسط بعضی هواداران افراطی اش به “بی جربزگی “تعبیر شد :
انتظارات حداکثری از رهبران اصلاحات یا رییس جمهوران داشتن ، برگرفته از بخش “قهرمان سازی” همین نیاز است. اصلاح طلبان افراطی در دوره اول ریاست جمهوری آقای خاتمی ، نیاز داشتند که خانواده هاشمی را چنان سیاه نشان دهند که بتوانند نقش قهرمان داستان را بازی کنند؛ به نظر میرسد تیزهوشی آقای خاتمی این بود که هرگز نقش قهرمان را نپذیرفت و این را بارها در مواضع خود اعلام کرد و علت سرخوردگی بسیاری از طرفدارانش از او نیاز کودکانه به داشتن یک والد حمایتگر قهرمان بود نه یک رییس حمهور منطقی بالغ که قصد عملیات انقلابی نداشته باشد !
نبوغ سیاه تیم احمدی نژاد :

دوره اول ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد و دامن زدن به وجوه پوپولیستیِ ناشیانه5 برگرفته از الگوی چپهای آمریکای لاتین ( مثل چاوز و …) برای پاسخ به نیاز مردم فلک زده ای بود که ضدقهرمانی مثل خانواده آقای هاشمی در ذهن داشتند و میخواستند کسی از جنس مردم (!) مثل کارتونهای افسانه ای ، پشت پرده ها را نشان دهد. احمدی نژاد با زرنگی کامل زیر هیاهوی ” بگم؟ بگم ؟” تا آخرین روز اقامتش در پاستور ، لیست تبهکاران را از جیب کاپشنش در نیاورد زیرا تنها با دامن زدن به عطش کودکانه مردم گرسنه بود که میتوانست زایمان تبهکاران اقتصادی و اختلاس 3000 میلیاردی و پرونده بیمه و سازمان منطقه ازاد قشم و هزاران پرونده اقتصادی حیرت آورش را از دیدگان پنهان بدارد یعنی سیاست فرار به جلو .
آیا امیدی هست ؟

مرحله ۱: تکبر ناشی از موفقیت
مرحله ۲: جستجوی بدون برنامه برای موفقیت بیشتر
مرحله ۳: انکار وجود ریسک و خطر
مرحله ۴: دست و پا زدن برای نجات
مرحله ۵: تبدیل شدن به یک شرکت بیاهمیت یا مرگ
با درک این مراحل، رهبران کمپانیها میتوانند احتمال سقوط خود را در تمام مسیر زوال کاهش دهند.

در توضیح مرحله 4 ، کالینز مثالهای زیادی میزند از اینکه شرکتهای در حال سقوط ناگهان فکر میکنند که با ورود یک قهرمان اسطوره ای میتوانند کارهایی بزرگ بکنند تا سقوط را به تعویق بیندازند .متاسفانه این کار اکثرا نتیجه نمیدهد. آدم وقتی کتاب را میخواند دچار نومیدی میشود تا اینکه به فصل آخر میرسیم و آنجا کالینز تاکید میکند که کار ریشه ای و بنیادین fundamental باعث نجات کمپانیهای بزرگ دنیا شده است.من از الگوی این کتاب استفاده میکنم و به سراغ مساله کشورم ایران میروم :به نظر میرسد ما در بخش اقتصادی در مرحله 3 و بعضی ها 4 و بعضی ها 5 هستند.کالینز مثالهای متعددی آورده است که حتی در مرحله 4 نباید نا امید شد بلکه باید کمربندها را بست و بدون حرکتهای انتحاری و با واقع بینی ، دست از بخشهای زیانده کشید تا بخشهای اصلی کشور ( اقتصاد توده مردم) باقی بماند
برای رفع فساد از کشور و نازاکردن سیستم برای تولید امثال آقای زنجانی باید ضمن پیگیری قضایی خود افراد ، به نفس امر فساد حمله کرد
- فرهنگ جامعه کودک را میتوان با سخت کوشی به فرهنگی بالغانه تغییر داد و برای تحقق این امر صد البته که صبوری کرد .
- لازم است قوانینی وضع و اجرا کرد که مبتنی باشد بر “تنبیه قانونگریزان و تشویق قانونپذیران”3
- فضا دادن تدریجی به رسانه های مستقل : همواره باید الگوهای موفق را مقابل دیدگان گذاشت و به رسانه ها قدرت نقادی داد تا فساد نتواند مدت زیادی پنهان بماند. ویژگی فساد اینست که فاسدین اهل معامله و حذف یکدیگرند و این بزرگترین پاشنه اشیل ایشان برای استتار است. در جایی از کتاب ” تبهکاران اقتصادی ” ، نویسندگان یادآوری می کنند که چهل سال پیش دو کشور کره جنوبی و کنیا شرایط اقتصادی کم و بیش مشابهی داشتند و هیچ کس نمی توانست پیش بینی کند که چهل سال بعد ، مردم کدام یک از این کشورها وضعیت اقتصادی بهتری خواهند داشت، البته امروز شرایط اقتصادی این دو کشور به گونه ای درآمده که گویی شهروندان آنها در دو جهان متفاوت زندگی می کنند. این قبیل تفاوت ها تاثیر فساد و خشونت را بر فرآیند رشد اقتصادی به روشنی نمایان می سازند. با این همه ، آن بخش از کتاب «تبهکاران اقتصادی» که موفقیت چشمگیر کشور فقیر و جنگ زده ، اما عملا عاری از فساد ، ویتنام را در بازسازی ویرانی های جنگ و پایه گذاری یک نظام اقتصادی بالنده به تصویر می کشد ، برای خواننده کتاب تردیدی باقی نمی گذارد که در صورت وجود عزم ملی و نیز سلامت مالی مسوولان ، رشد سریع اقتصادی و آینده ای روشن ، حتی برای فقیرترین کشورهای جهان نیز دور از دسترس نیست.4
=======================================
پی نوشت ها:
1-دکتر ريموند فیسمن مدرک کارشناسی خود را در رشته اقتصاد و ریاضی از دانشگاه مک گیل (در کانادا) و دکترای خود را در رشته اقتصاد مالی از دانشگاه هاروارد دریافت کرده است. وي مدتی در بخش آفریقای بانک جهانی مشغول کار شد و سپس به عضویت هیات علمی دانشکده مدیریت بازرگانی دانشگاه کلمبیا درآمد. مقالات متعددی از او در نشريات معتبر آکادمیک جهان به چاپ رسیده، ضمن آنکه رسانههاي شناختهشدهاي چون «نیویورکتایمز» و «شانگهای دیلی» نیز برخی از پژوهشهای دكتر فيسمن را چاپ میكنند.
2-دكتر ادوارد میگل مدرک کارشناسی خود را در رشتههای ریاضی و اقتصاد از دانشگاه امآيتي و دکترای خود را از دانشگاه هاروارد دریافت كرده است. آقای میگل استاد میهمان در دانشگاههای استنفورد و پرینستون بوده و از سال 2000 به عنوان استاد اقتصاد در دانشگاه کالیفرنیا (برکلی) مشغول به کار بوده است. دهها مقاله از او در نشريات معتبر آکادمیک به چاپ رسیده و به عنوان یکی از صاحبنظران برجسته در «اقتصاد توسعه» شناخته میشود.
3- مقاله هفته نامه تجارت تحت عنوان مصاحبه با دکتر فیسمن ، یکی از منابع مهم تهیه مقاله بالا بوده است.
4- منبع بالا
5- پخش سیب زمینی یا راه افتادن مردم به دنبال کاروان دولت در سفرهای استانی یا دریافت نامه های مردم فقیر توسط شخص رییس جمهور ، رفتارهای پوپولیستی مثل پوشیدن لباسهای محلی در سفرهای استانی از تلخ ترین تصاویر به جا مانده از دوران ظهور احمدی نژاد در تاریخ اجتماعی 50 سال اخیر ایران است
