هزینه دلواپسى شما را ما میدهیم!
——
“از مولوى به فرزندان این دیار چه یاد میدهیم ؟ مثنوى را در ٢۶ هزار بیت و دیوان شمس را در ٣۶ هزار بیت سرود! ”
نفهمیدیم که مولوى اداب عاشقى و بندگى یادمان داده
در زمین دیگران خانه مکن
کار خود کن، کار بیگانه مکن
حافظ را به فال دخترکان و پسرکان شب یلدا تنزل دادیم و نفهمیدیم که درست مثل عصر حافظ، جامعه ما بیش از هر زمانى، نیاز به دریدن جامه ریاکارى تزویر دین به دنیافروشان دارد :
آتش زهد و ریا خرمن دین خواهد سوخت
حافظ این خرقه پشمینه بینداز و برو
سعدى را خلاصه کردیم در ” منت خداى را عزوجل…” و نفهمیدیم که بزرگترین پیام سعدى این بود که یک صاحب منصب را میتوان پند داد:
تو بر تخت سلطانى خویش باش
به اخلاق پاکیزه درویش باش
دو سه هزار نفر ، به راحتى آبروى کشور و کل شیعه را با غارت سفارت یک کشور مسلمان برده اند، جلوى چشم پلیس باعرضه دیپلماتیک !
میلیونها دلار سرمایه گذارى تجار نگون بخت صنعت گردشگرى در خراسان و شمال را که براى جذب توریستهاى کویت و سعودى هزینه شده بود ، پودر کرده اند،
حقیرانه با اموال یک سفارت عکس گرفته اند،
در روزنامه هاى دشمن شاد کنِ شان ، عقده حقارتشان را با تحقیر جیبوتى و… گشوده اند و نژادپرستانه درباره اعراب در شبکه هاى اجتماعى مینویسند که زشتى بی ادبى شان را نبینند
دلواپس اند و کم سواد و هزینه بی ادبى و بی سوادى شان را ما میدهیم.
اجازه ندهید با طنزهاى نژادپرستانه شان در شبکه هاى اجتماعى ، خسارت وحشتناکى را که به تک تک ما طبقه متوسط تحصیل کرده زده اند، ماس مالى کنند.
بیچاره کشاورزانى که سالهاست به عشقى، هزینه تمتع و عمره اى جمع کرده بودند و الان زیر شعارهاى توخالى ارزشى دلواپسان، صداى حسرتشان مدفون میشود ،
اگر بعضى از مسوولین مردد اند ، ما یقین بداریم که براى حفظ این کشور باید دست از اوباش گرایى برداشت .
باید شجاعانه مسوولیت اشتباه خود را پذیرفت و سریع جبران کرد، پذیرش اشتباه و اعلام آن، هر جامعه اى را قوى تر و مورد اعتمادتر میکند.
علیرضا شیرى
- خشونت در جامعه ایرانی چقدر جدی است؟
- تئوری پنجره شکسته
- آیا “کرختی اجتماعی” social numbness گرفته ایم؟
- خروج از دهان تمساح
بسیار ممنون از دکتر علیرضا شیری که در این زمینه مطلب زیبا و حکیمانه ای را همراه با شهامت و احساس مسئولیت اجتماعی انتشار دادند.
[پاسخ]
دلم فقط نووور می خواد
ی کم نور پررنگ
که ممتد بتابه و شادی بیاره… مرسی از قلمتون دکتر
[پاسخ]
میشه کمتر برید پای منبر ومردم رو نصیحت کنید
شما که دغدغه و کارتون ودرآمدتون از راه با فرهنگ کردن مردم هست چه کاری برای عموم مردم کردین(به جز شب های احیا ،اونم معلوم نیست پول میگیرید یا نه)؟ هزینه های چند صدهزار تومنی سمینارتون برای قشر خاص پولداره پس چه انتظاری از کل جامعه داری؟فرهنگ رو باید از کجا از کی یاد بگیرند؟با سواد های ما که دارن میرن اونور آب شما که دغدغه جدیتون فرهنگه کاره تون چند خط نوشتن و اظهار فضل کردن هست که اون عده ای که اینکارها رو میکنن اصلا به سایت شما سر نمی زنند
البته یه عده آدم خوب و با فرهنگ داریم ولی برآیند ایران همینی که می بینید هست
من نه کار این اوباش رو تایید میکنم نه از شما انتظار دارم که کاری برای مردم بکنی فقط ادعای آدمای دلسوز درنیارید ومردم نصیحت نکنید دغدغه تون هزینه های امرار معاشتون باشه خدارو شکر توی ایران ، نه خارج از کشور، از همین راهی که دارید پول در میارید میشه پول در آورد
[پاسخ]
دکتر شیری پاسخ در تاريخ بهمن ۹ام, ۱۳۹۴ ۷:۰۸ ق.ظ:
شما از تولید ثروت ما دردتان می آید یا فقر را دوست دارید؟
ظاهرا باید مساله خودتان را حل کنید که با کارآفرینها و مولدین ثروت مشکلتان حل بشود !
اگر همه چیز رایگان بود و طبابت و مریش دیدن و سخنرانی و مقاله و دانشگاه تدریس کردن و….رایگان بود از نظر شما حرفهای من منطقی میشد و شنیدنی؟
اون وقت شما هزینه اینهمه پرسنل و اجاره جا و تنخواه چند ده میلیونی ما را میدادید؟
اشکالی نداره گاهی اوقات آدم حرف نزنه !
برای کل ایران هم نظر ندهید وقتی اینقدر منفی هستید
[پاسخ]
سلام آقای دکتر شیری.
اشاره جنابعالی به «طنزهاى نژادپرستانه شان در شبکه هاى اجتماعى» برایم جای بحث زیادی دارد.چون یک مشاور هستم و دغدغه فرهنگ سازی در اولویت زندگیم قراردارد.
نه فقط موضوعات سیاسی بلکه هر خبری که « رسانه ای» بشود،« ازکشیدن بخیه» بگیرید تا « حذف رشته علوم انسانی » می شود دستمایه طنز های هجو گونه….
و مردم یادشان می رود که هر روز سپیدپوشان سرزمینم به بخیه زدن مشغولندبی سر وصدا….فرزند « اینترن» من بهمراه صدها دانشجوی پزشکی و « رزیدنت » و« اتند» و «پرستار» و «نگهبان » در بیمارستان ها در لحظه سال تحویل،روز سیزه بدر و شب یلدا « کشیک» بودندوبه خدمت رسانی مشغول.
و مردم یادشان می رود که خوبی ها را پررنگ کنند جون «وظیفه » تلقی اش می کنند.
«ادبیات» یعنی آداب .بلی با شما همعقیده ام،ولی به مدد و لطف گوشی های همراه،ما از این ابزارهای تکنولوژی فقط
« شلخته نویسی» را رواج داده ایم.(عایا،اصن،وضعیه،فک کنم) و بی نفاوتی همگانی!!
جایی خواندم که اعلب مردم « حیات نباتی »دارند،اما زندگی نمی کنند.آن ها فقط تجربه جمع می کنند و خاطرات خود را افزون می کنند.
باورپذیری پایین عده ای از تحصیلکردگان نسبت به فایل های ارسالی در گروه های تلگرام و تعصب و خامی در مورد صحت وسقم ادعاهای مطرح شده نیز یک فاجعه محسوب می شود:«استفاده شرم آور از عکس کارکنان معترض سازمان محیط زیست»
که سریع به باد فراموشی سپرده شد.
ما استفاده صحیح از انرژی را نمی دانیم… ما اتلاف انرژی گرمایی را در فیزیک سال اول دبیرستان خوانده ایم ولی برای مثال در
مرکز خرید چندین طبقه در خیابان ستاری تهران،فروشنده های جوان در اکثر فروشگاه ها این را یک نشانه از تمدن می دانند که در چله زمستان،با آستین کوتاه و پوششی تابستانی به خدمت رسانی مشغول باشند.
ما فرهنگ های خوب را از سرزمین های دیگر در سایت دکتر شیری خواندیم ولی هرروزه هزاران درب بطری راهی زباله ها
می شود واز طرف دیگر کودکان ومردانی را شاهد هستیم که با دستانی بی دستکش « طلای سیاه» را تفکیک می کنند!!
نمیدانم دیدگاه من شاید ارتباط چندانی با نوشته شما نداشته باشد، ولی میخواستم فریاد بزنم که هزینه های متعددی را داریم متحمل می شویم.
[پاسخ]
بسیار دقیق.
[پاسخ]
اگر من و امثال من با هر جمله شما کمی به خودمون بیایم،
شاید بجای داشتن دغدغه های سیاسی و نژادپرستی و نان و…
دغدغه شناسایی راز گل سرخ رو داشته باشیم.
[پاسخ]