دست شیطان را گرفتم- کریستین بوبن

image_pdfimage_print

انسان شادکاماحتمالا هر کسی را دوست داریم ، لازم است برایش چندسطری از کریستین بوبن بخوانیم ، برای من که طور دیگری هم بود ؛ قصه مال ۱۲-۱۳ سال پیشه که کتاب” فراتر از بودن” او را خواندم و متحیر ماندم ، الان میگم برای اینکه بفهمم دوست داشتن ،درون خودم چه معنی میدهد از بوبن یه کم یاد گرفته ام. همه اینها بهانه ای شد که کتابهای جدید منتشر شده اش را به ترجمه خانم فرزانه مهری، برای تان اینجا بگذارم که نشر ثالث به چشمان همه ما هدیه داده است.عصر زمستونی تون با این کتاب کوچک و لذیذ ، گرم و روشن باشه. اگر جملات خوبی از این فرانسوی روستا نشین سراغ دارید ، به من نیز یاد دهید

37 دیدگاه در “دست شیطان را گرفتم- کریستین بوبن

  1. سلام به آقای دکتر شیری عزیز و به سهیلای عزیز. من روان شناس نیستم اما مطالعات زیادی ر این زمینه داشته ام. به نظر من برای همه روانشناسان لازمه آثار اروین یالوم رو بخونن. کتاب هنر درمان ایشان دقیقا به موضوع ویژگی های یک روان درمانگر خوب می پردازه. لطفا کتاب روان درمانی اگزیستانسیالیسم را هم حتما مطالعه بفرمایید. من که رشته تخصصی ام این نیست کلی سود جستم چه برسه به شماها.
    سلامتی و شادی مانا برای همه شما

    [پاسخ]

  2. سمفونی مردگان و تماما مخصوص .
    این دو تا کتاب بود که این حس رو به من داد و شاید فهمیدن بیان احساس دوست داشتن در قالب جملات ساده چقد میتونه زیبا باشه

    [پاسخ]

  3. ببخشیدا…. ولی ینی چی؟”زیر ناخن های سیاهش روشنایی دیدم”؟؟؟

    [پاسخ]

    محبووب پاسخ در تاريخ بهمن ۱ام, ۱۳۹۳ ۵:۴۵ ب.ظ:

    نمادی از اینه که حتی شیطانم راه نجاتی داره. در تیره ترین روزها هم، روشنی عشق هست.. عاشق باشی میتونی نجات هم پیدا کنی. این برداشته منه

    [پاسخ]

    آذربانو پاسخ در تاريخ بهمن ۴ام, ۱۳۹۳ ۳:۱۹ ب.ظ:

    روشناییش نمادی از مائه! تو زدوخورد باما که درگیری پیش میادو مارو چنگ میزنه کار خوب نکنیم! اخر سر یکی بره زیر ناخونای سیاهشو نگاه کنه پوست و خون ما زیرناخنش جامونده که روشناییه!

    [پاسخ]

  4.  ساده ترین حق کسانی که به آنها عشق می ورزم این است که بی دلیل بیایند و بی دلیل بروند؛ بدون آنکه درصدد توجیه رفتارشان بر آیند…
    از آنان که دوستشان دارم، خواهان هیچ چیز نیستم؛ تنها می خواهم خود را از من رها کنند و در مورد آنچه انجام می دهند و آنچه انجام نمی دهند، توضیحی ندهند و البته چنین چیزی را نیز از من نخواهند…
    چرا که عشق، تنها با آزادی معنا پیدا می کند، همانگونه که آزادی نیز، تنها با عشق معنی می یابد…

    “فرسودگی/کریستین بوبن”

    [پاسخ]

  5. لذتی بالاتر از این نیست که کسی را بیابی،
    که جهان را مثل تو ببیند
    اینگونه می فهمیم که دیوانه نبوده ایم !
    “کریستین بوبن”

    [پاسخ]

    آذربانو پاسخ در تاريخ دی ۲۹ام, ۱۳۹۳ ۱۲:۴۷ ب.ظ:

    خب کی ثابت میکنه دوتاییشون دیونه نبودن؟

    [پاسخ]

    آذربانو پاسخ در تاريخ دی ۲۹ام, ۱۳۹۳ ۱۱:۲۰ ب.ظ:

    یا چون دوتان دیگه کافیه واسه اثباتش به نفر سومی دیگه ربطی نداره؟سومیه باید بره دومیه خودشو پیدا کنه! اگه گروه اول ب گروه دوم بگه دیونه چی؟یا بالعکس؟اصن ب کسی چ؟همنقد ک خودشون فهمیدن دیونه نبودن بسه؟ اصن ینی چی این جمله بابا بحث ب حاشیه رفت

    [پاسخ]

    آذربانو پاسخ در تاريخ دی ۳۰ام, ۱۳۹۳ ۶:۴۷ ب.ظ:

    ینی بوبن میگه تا وقتی یه نفری دارم به جهان اینجوری نگاه میکنم دیونه ام؟ممکنه باشم؟ و چه کیفی داره یه اندیشمند مث خودمو پیدا کنم؟
    گیر دادما..چیکا کنم هنوز هم اندیشمو پیدانکردم ثابت شه ی چیزایی

    [پاسخ]

  6. کریستین بوبن فوق العاده است…
    کتاب های عباس معروفی هم همین حس رو القا می کنه… عشق و دوست داشتن…

    [پاسخ]

    دکتر شیری پاسخ در تاريخ دی ۲۹ام, ۱۳۹۳ ۲:۴۱ ق.ظ:

    چه کتابی از عباس معروفی خوبه آدم شروع کنه؟

    [پاسخ]

    فاطمه پاسخ در تاريخ دی ۲۹ام, ۱۳۹۳ ۸:۴۱ ق.ظ:

    سمفونی مردگان

    [پاسخ]

    ستاره پاسخ در تاريخ دی ۲۹ام, ۱۳۹۳ ۲:۱۴ ب.ظ:

    تماما مخصوص

    [پاسخ]

  7. مثل همیشه عالی بود.
    من در زمان تدریس ریاضیات در ترمی که گذشت میخواستم با عشق به دانشجوهام و تدریس عجین بشم… آزمون را برگزار کردم… نمیگم سختگیر نیستم اما هوای بچه های متوسط یا ضعیف را هم داشتم و علاوه بر سوالات سخت سوالات متوسطی برای اونها هم داده بدم… نتایج و نمرات را با ارفاق زیاد اعلام کردم… اعتراض برخی بچه ها اذیتم میکنه
    آیا باید استاد کوتاه بیاد یا نه؟ آیا کوتاه نیومدن تعبیر به سختگیری بیش از حد یا دوست نداشتن دانشجوها میشه؟… ببخشید ذهنم درگیر این سوال بود آقای دکتر که مزاحم شما شدم

    [پاسخ]

    حامی پاسخ در تاريخ بهمن ۳ام, ۱۳۹۳ ۱۲:۱۳ ق.ظ:

    سلام گفتم شاید بد نباشه منم نظرمو راجبه پستت بگم
    به نظر من هر چیزی جای خودشو داره. آدم باید به جاش با دانشجوهاش راه بیاد، بیشتر واسه کسانی که مشکل دارند وقت بذاره، رفیقشون باشه، اما به وقت نمره باید یک کلام بود. خود خدا هم وقتی بنده هاشو هدایت می کنه، پایان را به عهده خودشون می ذاره : إِنَّا هَدَیْنَـَه‌ُ السَّبِیل‌َ إِمَّا شَاکِرًا وَ إِمَّا کَفُورًا
    بعدشم نمره دادن به کسی که لایقش نیست هم خیانت به خود فرد است هم جامعه. چون خود فرد از اهمال و کم کاریش درس نمیگیره و در جهت اصلاح خودش برنمیاد. و اگرهم این فرد اینچنین مدرک بگیره بخشی از مسئولیت قرار گرفتن نادرست یک فرد بدون صلاحیت در یک موقعیت اجتماعی به عهده شماست

    [پاسخ]

  8. ساده ترین حق کسانی که به آنها عشق می ورزم این است که بی دلیل بیایند و بی دلیل بروند؛ بدون آنکه درصدد توجیه رفتارشان بر آیند…
    از آنان که دوستشان دارم، خواهان هیچ چیز نیستم؛ تنها می خواهم خود را از من رها کنند و در مورد آنچه انجام می دهند و آنچه انجام نمی دهند، توضیحی ندهند و البته چنین چیزی را نیز از من نخواهند…
    چرا که عشق، تنها با آزادی معنا پیدا می کند، همانگونه که آزادی نیز، تنها با عشق معنی می یابد…

    “فرسودگی/کریستین بوبن”

    [پاسخ]

  9. تکه نانی را شکستن، قطعه ای از موسیقی موزارت را گوش کردن، زیر بارانی با طراوت راه رفتن، در همین لحظه افرادی هستند که از انجام کارهایی تا این حد ساده منع شده اند ، به این دلیل که بیمار هستند یا زندانی یا شاید آن قدر فقیر که تکه نانی برای آنها حکم گنجی را دارد.

    – خداوند به همان راحتی به زمین می آید که موسیقی موزارت به آسمان، اما گوش شنیدن آن را نداریم.

    “موزارت و باران/ کریستین بوبن “

    [پاسخ]

    sara پاسخ در تاريخ دی ۳۰ام, ۱۳۹۳ ۸:۳۵ ق.ظ:

    عالیه معصومه جان..این متن ها که میزاری فوق العادس..مرسی دوست عزیز

    [پاسخ]

  10. مردها مانند پسر بچه هایی فرمانبردار و مطیع هستند که همانگونه که به ایشان آموخته شده زندگی می کنند؛ و هنگامی که زمان ترک خانواده هایشان فرا می رسد می گویند: “خیلی خوب… اما من نیاز به یک زن دارم!” و چون به نظر مردها بهترین راه داشتن یک زن ازدواج است، ازدواج می کنند… اما آنها وقتی ازدواج می کنند، دیگر به زن و خانواده هایشان فکر نمی کنند. خودشان را با کامپیوتر سرگرم می کنند، قفسه ای را تعمیر می کنند و یا خود را در حیاط و در باغچه و گل ها مشغول می سازند؛ و این تنها راهی ست که آن ها برای نجات از زندگی پر از تلاطم خود انتخاب می کنند. با ازدواج، گویا مردها چیزی را از دست می دهند و اما برعکس، زن ها گویا با ازدواج چیزی بدست می آورند…

    زن ها از زمان نوجوانی به عمق درونشان فرو می روند و آنچنان در این موضوع افراط می کنند که گویا با آن ازدواج می کنند. زن ها رویای ازدواج را در اعماق وجودشان حمل می کنند و همین امر باعث می شود که گاهی خسته شوند و همه چیز را رها سازند تا از این طریق، به طور کامل تنها باشند…
    ” فراتر از بودن”

    [پاسخ]

  11. دوست داشتن تو، کلامی ست که در واژه نمی گنجد. خیلی با اون “وقتی زنی عاشق می شود” موافقم. من دوباره متولد شدم و آفرودیت در من متولد شد. من با تو زیبا شدم. چقدر دوست داشتن خوبه.

    [پاسخ]

  12. سلام دکتر شیری
    کتابی رو می شناسید که به خصوصیات و ویژگیهای یک روانشناس خوب پرداخته باشه؟ دوست دارم منبعی جامع در این زمینه مطالعه کنم. چون دانشجوی روانشناسی هستم و هنوز هم نمی دونم واقعا توانایی روانشناس شدن رو دارم یا نه.
    قبلا از راهنمایی شما سپاسگزارم 🙂

    [پاسخ]

    دکتر شیری پاسخ در تاريخ دی ۲۷ام, ۱۳۹۳ ۴:۰۳ ق.ظ:

    من کتاب ندیده ام ولی بسیار سوال خوبیه که دارید

    [پاسخ]

  13. الحق که محشره کتاب های بوبن و چقدر خوب که کتاب های جدید منتشر شده از ایشون
    رفیق اعلی هم در وصف مادر بسیار دلنشین است و صد البته بهترین کتاب “فراتر از بودن”

    [پاسخ]

  14. برای آنکه کمی ، حتی شده کمی زندگی کرد ، دو تولد لازم است .تولد جسم و سپس تولد روح .هر دو تولد مانند کنده شدن هستند .تولد اول بدن را به این دنیا می افکند و تولد دوم روح را به آسمان می فرستد .تولد دوم من زمانی بود که تو را دیدم.
    ” فراتر از بودن”

    [پاسخ]

  15. – وقتی آدم کسی را دوست دارد، همیشه چیزی برای گفتن یا نوشتن به او پیدا می کند، تا آخر عمر.
    – یک زن به تنهایی وقتی که عاشق باشد ، زمین و آسمان را پر می کند، حتی اگر دخترکی هشت ساله باشد.
    برگرفته از کتاب ابله محله از کریستین بوبن

    [پاسخ]

  16. سلام،دکتر شیری ما توی شهرمون یه زوج فیزیوتراپ فوق العاده با اخلاق و با انرژی داریم به اسم آقای جارچیان و خانم چابک عزیز که من مدتیه توی فیزیوتراپی دانا از زحماتشون بهره میبرم،امروز خیلی اتفاقی حرف شما به میون اومد و دیدم که شما رو میشناسن و بارها پیشتون اومدن و کلی ذکر خیرتونو کردیم،چون بسیار خوشحال شدم گفتم بیام برای شما هم تعریف کنم.

    [پاسخ]

    دکتر شیری پاسخ در تاريخ دی ۲۵ام, ۱۳۹۳ ۱۲:۴۷ ق.ظ:

    هزار سلام بهشون برسونید
    و ممنونم

    [پاسخ]

  17. ممنون بابت معرفی کتاب
    ————————
    کسی میخواد برا اولین بار از بوبن کتابی بخونه…کدوم کتابش رو پیشنهاد میکنید ؟؟؟

    [پاسخ]

    دکتر شیری پاسخ در تاريخ دی ۲۵ام, ۱۳۹۳ ۱۲:۵۶ ق.ظ:

    فراتر از بودن و موتسارت و باران

    [پاسخ]

    رویا پاسخ در تاريخ بهمن ۱ام, ۱۳۹۳ ۷:۲۶ ب.ظ:

    موافقم فراتر از بودن برای شروع عالیه

    [پاسخ]

  18. من وقتی میخوام بفهمم دوست داشتن درون خودم چه معنی میدهد کتابهای” عرفانه نظرآهاری” را میخونم… نثر”نهنگی در قلبت می تپد” ایشون فوق العاده است.

    [پاسخ]

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.