سخنرانی دانشگاه شمال در مازندران تمام شده و بعد از کمی استراحت با همسر خانم عازم بابل میشویم . مدرسه زیبای پورنگ و طبقه ۴ با جمعیتی مشتاق و سیستم فوق منظم بنیاد فردای بهتر مازندران.
موضوع صحبت درباره مهرطلبی و راهکارهای برون یافت از آن بود.
فرصتی دست داده بود و اسلایدهای جدیدی درباره وابستگی سالم تهیه کرده بودم که به درس مهرطلبی افزوده بودم ( برای بچه های کلاس شخصیت سالمتر میفرستیم)
- در یک رابطه سالم ( چه خانوادگی چه زن و مردی چه اداری ) چند C خوب دیده میشود ( از درسهای خانواده درمانی دکتر عابدین آموختم )
- CLEARANCE شفافیت
- CARE مراقبت ، مهم بودن بقیه
- COURAGE شجاعت یعنی مهم بودن خودمان در ابراز عقاید و نقدهامون
- CONGRUENCE یعنی قابل پیش بینی بودن افراد و روالهای موحود در رابطه
- CHANGE یعنی وقتی افراد یک خانواده دچار تغییراتی میشوند ، بقیه متناسب با آن اتفاقات جدیدی، مناسبات جدید می آفرینند که تعادل مجموعه حفظ بشود
- در وابستگی سالم افراد امنیت دارند در بهم چسبیدگی عاطفی الگوی رابطه از اضطراب تبعیت میکند و نگرانی و کنترل در رابطه بدون وابستگی، استقلال بیش از حد اعصاب خورد کن وجود دارد که اسیب میزند
با سلام و عرض ادب و ارادت خدمت دکتر شیری عزیز
آقای دکتر من پسری 19 ساله دارم که اخیرا خیلی زود دچار استرس و نگرانی میشود و حالتهایی که داره به شدت نگرانم میکنه.بچه باایمان و مذهبی و بسیار سالمیه از لحاظ رفتاری و شخصیتی اما 2 سال اخیر شرایط زندگیمون اصلا خوب نبوده.خواهش میکنم منو راهنمایی کنید.پسرم میگه مامان من میدونم استرسم بی خوده اما وقتی میاد سراغم دیگه نمیتونم کنترلش کنم.اگر شما وقت مشاوره حضوری بدهید هزینه اش اصلا مهم نیست من میارمش خدمتتون اگر نه تمنا دارم یکی از بهترین همکارانتان را برای مشاوره به من معرفی کنید .سپاسگزارم از لطف شما
[پاسخ]
دکتر شیری پاسخ در تاريخ خرداد ۸ام, ۱۳۹۳ ۷:۲۲ ق.ظ:
به نظرم از کمک رانپزشک اول بهره بگیرید
دکتر قلعه بندی 88951632
[پاسخ]
woooooooooooow
عکسا الان برام باز شد و منظور سمینا رو گرفتم.هوراااااااااااااااااا.چه خوشبخته بچه ایی که در تقدیر انسانی چون شما به دنیا میاد و صاحب پدری اینچنین با درک و کمال و با احساس میشه.
ایشالا که به سلامتی بیاد هر کدومش که هست.ولی به شدت بهتون دختر داشتن میااد.
[پاسخ]
دکتر شیری پاسخ در تاريخ خرداد ۵ام, ۱۳۹۳ ۹:۲۴ ب.ظ:
ممنونم ازت با آرزوهای عالیت سپید
[پاسخ]
پري پاسخ در تاريخ خرداد ۵ام, ۱۳۹۳ ۹:۳۹ ب.ظ:
ایشالافرزندی باشه سالم و صالح 🙂 نظر من بر عکس شما سپید گل بهشون میاد پسر با نمک شیطون داشته باشن ؛)
[پاسخ]
سلام استاد
من هنوز منتظرم جواب یکی از ایمیلهام رو بدید.
کلی تلاش کردم برای سمینارتون بیام شیراز اما سعادت نداشتم دوباره شما رو ببینم . اگه مشکل نگهداری دخترم نبود حتما می اومدم.
ممنون
[پاسخ]
سلام. اقای دکتر چه جوری میشه بعد از چند سال زندگی مشترک برخی از خصوصیات اخلاقی ناپسند همسرت که اتفاقا به خاطرشون ازش ایراد میگرفتی حالا تو خودتم نمود پیدا میکنه؟
[پاسخ]
دکتر شیری پاسخ در تاريخ خرداد ۵ام, ۱۳۹۳ ۶:۰۰ ق.ظ:
مراقب سایه های شخصیتی باشید
کتاب نیمه تاریک وجود را نگاهی بیندازید
[پاسخ]
samira پاسخ در تاريخ خرداد ۵ام, ۱۳۹۳ ۳:۴۱ ب.ظ:
وای یعنی اینا سایه های شخصیتی خودمن که طغیان کردن و به من مسلط شدن؟!
[پاسخ]
سلام.اقای دکتر چه جوری میشه که بعد از چند سال زندگی مشترک برخی از خصوصیات اخلاقی ناپسند همسرت که همش ازش ایراد میگرفتی حالا تو خودتم نمود پیدا کرده؟دلیلش چیه
[پاسخ]
سحر بانو کاری نمیتونه بکنه. شمارتو عوض کن. ایمیلش رو هم میتونی بلاک کنی به راحتی . عمرا کاری بکنه. که اگر اگر هم کازی کنه سبدش اونقدر پره که به راحتی میتونی از توش خرجکنی واسه خودش. برو به زندگیت بچسب . کلن به نظر من دور و بر این سایتاو روابط اینترنتیو اینا رو خط بکش. تو دنیای واقعی مردم اینقدر مشکل دا چه برسه به مجازیت….والا….ببخشید ببخشید هیچ غلطی نمیتونه بکنه
[پاسخ]
سلام دکتر عزیز من یه مشکل بزرگ دارم که بعد آشنایی با شما فهمیدم اصل قضیه چیه من دچار عقده مادر هستم میل برگشتن به گذشته دارم خیلی به مادرم وابسته هستم میل به بازگشت به منزل پدرم با وجود همسر ویه بچه 5 ساله زندگیم داره نابود میشه بیشتر روزها رو در منزل پدرم به سر میبرم داد شوهرم در اومده ولی من نمیتونم تغییر کنم چکار کنم لطفا کمکم کنید ممنونم.
[پاسخ]
دکتر شیری پاسخ در تاريخ خرداد ۴ام, ۱۳۹۳ ۸:۱۵ ق.ظ:
با کتاب عقده مادر از رابرت جانسون نشر لیوسا ، شروع کنید
[پاسخ]
موفق و پاینده باشید
[پاسخ]
سلام دکتر شیری عزیز
ممنونم که پاسخم رو دادین . من قبول دارم که خیلی حماقت کردم و به قول آقای سهرابی گوسفند بازی درآوردم. از همه دوستانی هم که لطف کردند و برام نظر گذاشتند ممنونم. آقای دکتر من همون کاری رو کردم که شما فرمودین . یعنی اصلا پاسخ تماسهاشون رو ندادم و گوشیم رو خاموش کردم . ولی برای اقدام در پلیس فتا هنوز به پدرم چیزی نگفتم . آقای دکتر این آقا مدام داشت از شماره های مختلف تماس میگرفت که من اصلا جواب ندادم و خاموش کردم و دیشب دیدم بهم ایمیل داده حقتو میذارم کف دستش و میرم توی اون سایت همسریابی و با عکس و اسم و فامیل و شماره واقعیت یه پروفایل برات میسازم که همه همشهریهات بشناسنت . آقای دکتر راستش رو بخواین اگه این کار رو بکنه اصلا برام مهم نیست چون اگه یه نفر پست باشه میتونه برای هر کسی این کار کثیف رو بکنه حتی بدون اینکه خودش بفهمه . من فقط میخوام یه کاری کنم که دیگه بهم ایمیل نده و دست از سرم برداره و کار به پلیس فتا و .. نکشه . آقای دکتر میخواستم بپرسم که اصلا جواب ایمیلش رو ندم ؟یه لحظه با خودم گفتم بهش ایمیل بدم و بگم اون عکس ، عکس خودم نبود هر کاری میخوای بکن . ولی باز گفتم اول با شما مشورت کنم. آقای دکتر از اینکه انقدر مزاحم وقتتون میشم عذر خواهی می کنم
[پاسخ]
دکتر شیری پاسخ در تاريخ خرداد ۳ام, ۱۳۹۳ ۱۰:۱۲ ق.ظ:
به نظرم در درجه اول مسوولین سایت را در جریان بگذارید و بهشون بگید که به فتا هم میخواهید اطلاع بدهید( در این صورت سریعتر اکانت یارو را بلاک میکنند از IP)
[پاسخ]
سلام دکتر عزیز من یه مشکل بزرگ دارم.تازگیا متوجه شدم آدم ها دور برم فقط منو به عنوان یک دوست مورد اعتماد میبینند و همین من حتا زنگ تفریح پسرها هم نیستم مثلن مردهای دور برم فقط باهام درد دل میکنن حتا زهناهای دورو برم رازهایی رو بهم میگن که تابحال به کسی نگفتن یا وقتی یکی از همکارای مردم دچار مشکل میشه فقط برام درد دل میکنه گاهی به این فکر میکنم یعنی مردای درو برم منو به چشم یه زن نگاه نمیکنن؟ یعنی من فقط یه دوستم؟یکی دیگه از مشکلاتمم اینه که اگه طرف مقابل کارهای خیلی بدی هم کرده باشه زود فراموش میکنم اگه هم محبتی بهم بکنه سریع می بخشمش یعنی بدی های دیگران خیلی کم یادم میمونه و همیشه خوبی هاشو به یاد میارم مگه دیگه خیلی خاطرات داغون ازش داشته باشم
[پاسخ]
دکتر شیری پاسخ در تاريخ خرداد ۳ام, ۱۳۹۳ ۱۰:۰۳ ق.ظ:
من فکر میکنم رفتارتون با مردان خواهرانه یا مادرانه است
آرکتایپهای آرتمیس و دیمیتر را در بحثهای شخصیتشناسی زنانه مطالعه کنید
[پاسخ]
سلام اقای دکتر.میخواستم ازتون دعوت کنم کرمان هم تشریف بیارین.به قول کرمانیها منزل خودتونه.
[پاسخ]
سلام اقای دکتر
امکانش هست اسلایدهای سبک زندگی دانشجویی رو برای منم بفرستید؟
ممنونم
[پاسخ]
سلام آقای دکتر
بی نهایت سپاس از سمینار تاثیرگذار و بیان منحصر به فردتون؛ خواهش می کنم سمینار های دیگه ای هم تو بابل برگزار کنید؛واقعا وجود ما تشنه دانستن این واقعیات در مورد خودمان است. لطفا اسلاید های همایشو برام بفرستید.
[پاسخ]
سلام دکتر عزیز. دکتر می شه فایل صوتی یا هر چیز دیگه ای از همایشتون که تو بابل داشتید رو داشته باشیم لطفا؟؟؟
[پاسخ]
سلام آقای دکتر عزیز. ممنون از سمینار پربارتون توی بابل. امیدوارم همیشه تشریف بیارید و ما بتونیم بهره مند بشیم. ممکنه اسلاید رو برای من هم ارسال بفرمایید؟ متشکرم
[پاسخ]
آخ دکتر شیری یه زخم قدیمی سر باز کرده :(( نمی دونم چه کار باید کرد کاش میشد باهاتون حرف بزنم:((
[پاسخ]
تا حالا همچین محیط هایی رو ندیده بودم…… تو یکی از این سایت ها به یه چیز خیلی جالب برخوردم و عکسش گرفتم ازش میتونین از لینک زیر ببینید
جدول ثبت ارتباطهایی که تو این سایت به ازدواج ختم شد ….. یکی دوتا نکته جالب داره که تو عکس اشاره کردم بهش…..حتما ببینید.
http://8pic.ir/images/51446368433982929740.jpg
[پاسخ]
سلام
وقتی کسی بازی روانی راه میندازه …باهاش بازی کن …و مکرو ا و مکر الله ….اول به قول دکتر کاتش کن …ثانیا این صوت را انکار کن …اگر خط مبایلت را عوض کنی خیلی خوبه ..اگر مزاحمت شد …بگو برو گم شو …اصلا دنبال باج دادن نباش ….عین یک خرس باهاش برخورد کن … …..ادمهای شکارچی همشون یا نقاب دکتر می زنند یا نقاب مهندس …همشون هم نقاب ثروتمندی دارند….بی شرفا چه کارایی که نمی کنند …تو روح این صیغه که با مکر و حیله و البته ساده لوحی و گوسفند بازی شما اتفاق افتاده …برای کسی هم نگو…فقط کات ….خودت هستی که انتخاب می کنی دیگران با تو چگونه باشند .
[پاسخ]
باسلام وضمن تشکرازاینکه قدم رنجه فرمودید وبه شهربهارنارنج تشریف آووردین
دکترجان شما واس بقیه دوستان فایل هارو فرستادین امکانش هست واس بنده هم بفرستید.
ممنون میشم
[پاسخ]
دکتر شیری عزیز سلام
شما رو به همه باورهاتون قسم میدم که به من کمک کنین دارم سکته می کنم . من توی سایت همسریابی با یه آقایی 35 ساله آشنا شدم که با توجه به حرفهای خودشون بسیار آدم مناسبی به نظر میرسند و طبق گفته خودشون پزشک هستند . البته من هنوز مدارک ایشون رو ندیدم و ایشون قراره بهم نشون بدن ( توی یه شهر دیگه ان ) . آقای دکتر با توجه به علاقه ای که ایجاد شد ایشون به من گفتند که : شما آیه صیغه دائم رو بخون و من سه بار میگم قبلت … . من هم فکر کرده بودم که تا چیزی در دفتر ازدواج ثبت نشه ، اعتبار نداره و خوندم . بعد ایشون میگن من میخوام طوری خوشبختت کنم که توی تمام فامیل مثال زدنی بشی و میخوام بیام دست بابا و مانتو ببوسم که دختری مثل تو رو تربیت کردن و خاک زیر پاشون بشم حتی اگه بزنن توی گوشم.. میگه من نمیدونم به درگاه خدا چه کار نیکی کردم که بعد از شش سال که به دنبال همسر گشتم خدا تو رو سر مسیر زندگیم قرار داد . آسون به دستت نیاوردم و تا لحظه ای که بمیرم میخوام نوکر خودت و خانواده ات بشم و … آقای دکتر دیروز توی حرفهاش گفت تو همسر منی حتی اون موقع که ضیغه ازدواج رو خوندی صداتو ضبط کردم تا هیچ وقت نتونی از من جدا بشی ، و حتی یه نفر بوده که به همین روش ازدواج کردمد و اون آقا صدای ضبط شده رو برده دادگاه و الان داره با زنش زندگی میکنه چون در صدای ضبط شده صیغه ازدواج رو خوندن و قبول کردند ، و حتی وقتی پدر دختر اعتراض کرده باز داشتش کردند . بعد آقای دکتر ایشون میگه انقد هم پول دارم که هیچکی نتونه تو رو از من بگیره و .. حالا آقای دکتر سه روزه که اصلا غذا نخوردم و تمام زندگیم با اشک یکی شده . خانواده من تا حالا یکبار هم چاشون به دادگاه و اینجور جاها باز نشده ، وقتی به آبروی خانوادم فکر می کنم به حال مرگ می افتم . مامان و خواهرم هم در جریان همه چیز به جز اون صیغه ازدواج هستند . و حتی اون آقا یه بار گفت گوشی رو بده به خواهرت باهاش حرف بزنم و ظاهرا حرفهای بسیار درستی هم زدند .دارم میمیرم آقای دکتر . دارم فکر می کنم تمام دستاوردهای زندگی خودم و زحمتهای پدر و مادرم و آبروم داره به فنا میره .دارم از ترس نابود میشم . تنها فکری که به سرم زد این بود که بیام و از شما راهنمایی بگیرم
[پاسخ]
دکتر شیری پاسخ در تاريخ خرداد ۱ام, ۱۳۹۳ ۹:۵۷ ق.ظ:
سلام سحر
متاسفم به خاطر ساده لوحی تو که اگر اینبار هم از این گرفتاری نجات پیدا کنی، نکنه جاهای دیگه تو را گرفتار کند
در درجه اول همچین آدمهای بیماری را اصلا تلفنش را جواب ندید ، هیچ کاری هم نمیتونه بکنه
به راحتی میتونید به پلیس فتا گزارش کنید که مزاحمت و سوء استفاد ه داره میشه ازتون
در ضمن به سایت نیز گزارش کنید که بقیه گرفتار نشوند
[پاسخ]
مهلا پاسخ در تاريخ خرداد ۱ام, ۱۳۹۳ ۱۰:۳۹ ق.ظ:
تا اون جا که من می دونم صدای ضبط شده تو دادگاه سندیت نداره و استناد نمی شه و صیغه دختر باکره بدون اذن پدر دختر باطله. یکی قبلا بوده اینطوری شده اون طوری شده! طرفت خیلی پست و ترسوئه. باور کن هیچ غلطی نمی تونه بکنه که همچین دروغی رو ساخته
[پاسخ]
صفورا شویکلو پاسخ در تاريخ خرداد ۱ام, ۱۳۹۳ ۱۰:۳۶ ب.ظ:
سحر لطفا به من یک ایمیل بزن. s.shaviklou@yahoo.com….
[پاسخ]
سلام دکتر
بابت ارسال فایل ها ممنونم.
آیا ممکنه کتابی در خصوص مهرطلبی و اینکه چطور مهر طلب نباشیم و … معرفی کنین.
راستش طبق ویژگی هایی که تو اسلایدها بود من خیلی مهرطلبم، الان چی کار کنم؟
کلیاتشو تو همایش گفتین، اما دوست دارم بیشتر بدونم.
ممنون میشم کتابی، فایلی و یا مطالبی که در این خصوص بیشتر توضیح میده رو معرفی کنین یا برام بفرستید (اگر امکانش هست)
ممنونم.
لطفا بازهم بابل تشریف بیارید،
[پاسخ]
دکتر شیری پاسخ در تاريخ خرداد ۱ام, ۱۳۹۳ ۸:۴۴ ق.ظ:
بله
دو کتاب هست : مهرطلبی
وابستگی سالم و ناسالم
[پاسخ]
دوست عزیز -شمه خنابدون-یعنی خانه شما اباد .یک جوردعاوطلب خیربه مازندرانی
[پاسخ]
سلام استاد
خواهرزاده من سه سال دارد و شش ماه پیش دچار تشنج شد و الان تحت درمان است و کاربامازپین مصرف می کند. از همان ابتدای شروع درمان با خوردن داروها به شدت لجباز و بی قرار شده است و همیشه در حال گریه کردن و نق زدن است. به نظر شما آقای دکتر با این دختر بچه کوچولو چطور باید رفتار کرد که از لحاظ تربیتی مناسب باشد و از شدت بی قراری هایش بکاهد؟ ممنون و شرمنده از اینکه در اینجا سوال مطرح کردم
[پاسخ]
دکتر شیری پاسخ در تاريخ خرداد ۱ام, ۱۳۹۳ ۳:۵۵ ق.ظ:
خواهش میکنم از نورولوژیست اطفالش مشورت بگیرید، تقریبا چیزی در این باره بلد نیستم
[پاسخ]
سلام دکتر
فایل هایی که از سخنرانی های جنابعالی در سمینار، همایش ، دیدار، گفتگوها و….. ضبط می شه به عنوان منابعی از اطلاعات که قطعا مبتلابه خیلی از افرادی هست که با این سایت در ارتباط هستند
1- نگه داری می شه
2- پاک می شه
3- برای بازگرداندن مقداری از هزینه های شرکت شما طبقه بندی می شه و می ره توی لیست فروش
یکی از اساتید به نام که برنامه های رادیویی ایشان خیلی پرطرفدار هست یک کار جالب داره که شاید بتونه سرمشق خوبی برا دیگران باشه بصورت گفتگو های صبحگاهی و عصرگاهی فایل هاش رو برا دانلود و استفاده همگان قرار می ده .
اگر شما فایل های به عنوان مثال دانشگاه مازندران رو قرار بدی هم خیلی ها گوش می کنند و تاثیرا های مثبتی داره و هم پیگیر می شن که به سایت شما سر بزنند و این یعنی ما می تونیم حالا به خیل عظیمی از اقشار مختلف ویترین اجناس فروشی مون رو نشون بدیم .
خیلی از دوستان امور فرهنگی دانشگاها می خواهند برنامه ای ترتیب بدهند و از عزیزانی نظیر شما دعوت به عمل بیارند اما به دلیل خیلی مسایل امکان پذیر نیست. مطالبی که در سخنرانی ها عنوان می شه اگر حتی به صورت ماهانه هم آپدیت و بارگزاری بشه تاثیر بسیار زیادی داره
[پاسخ]
دکتر شیری پاسخ در تاريخ خرداد ۱ام, ۱۳۹۳ ۳:۵۷ ق.ظ:
خسروی عزیز
اکثر دانشگاهها فایلهای برنامه ها را در سایت هاشون میگذارن ( مثلا آخریش شهید بهشتی )
ولی منم بایداین کار را بکنم
در ضمن هیچ منعی در معاونت های فرهنگی یا دانشجویی برای دعوت از بنده نیست زیرا هیچ مانع مالی وجود نداره چون از خانه خود توقعی نداریم
[پاسخ]
سلام دکترعزیز
“از اینکه بیمونی امه شهر،خله خله ممنونمی، شمه خنا بدون ”
“ازاینکه اومدین به شهرمون خیلی خیلی ممنونم،راشتش رو بخوای دکترجون معنی جمله دوم”شمه خنابدون” رو نمیدونم..!!!!!!
به امید دیدار مجدد
[پاسخ]
مرضیه پاسخ در تاريخ اردیبهشت ۳۱ام, ۱۳۹۳ ۱۱:۰۵ ب.ظ:
سلام زهرا جان یعنی خانه شما اباد باد
[پاسخ]
مرضیه پاسخ در تاريخ اردیبهشت ۳۱ام, ۱۳۹۳ ۱۱:۰۸ ب.ظ:
وای کامنت خانم مونا رو دیر خوندم انگار ایشون لطف کردن زودتر جواب شما رو دادن
[پاسخ]
سلام اقای دکتر حیفم میاد اگر اینجا نگم که چقدر همایش سبک زندگی دانشجویی شما عالییییییییییییی بود کاش این دوره رو در محضر شما وقتی تازه دانشجوی لیسانس بودم میگذروندم ولی خوب هنوز هم دیر نشده کاش این بچه هایی که در همایش حضور داشتن تمام سخنان شما رو جدی بگیرند و بدونن که چه شانس بزرگی داشتن که ابتدای دوران دانشجویی خودشون مسیر پیش رو به خوبی براشون روشن شده . کاش تمام دانشگاههای کشور از وجود شما استفاده کنن و این همایش رو برای بچه های خودشون بزارن به امید روزی که تمامی ما دانشجویانی واقعی باشیم .
از دانشگاه علوم پزشکی مازندران هم تشکر میکنم که یه همچین فرصتی رو برای ما فراهم کرد
در ضمن اقای دکتر من اسلایدهای همایش رو میخواستم از کجا باید بگیرمشون ؟
سلامت و پایدار باشید
[پاسخ]
دکتر شیری پاسخ در تاريخ خرداد ۱ام, ۱۳۹۳ ۳:۵۹ ق.ظ:
ممنونم مرضیه گرامی که بی تفاوت نیستید و نظرتون را مرقوم کردید
فایلها براتون ای میل شد
[پاسخ]
مرضیه پاسخ در تاريخ خرداد ۱ام, ۱۳۹۳ ۱۱:۴۷ ق.ظ:
سپاسگزارم اقای دکتر
[پاسخ]
سلام دکترعزیز
“از اینکه بیمونی امه شهر،خله خله ممنونمی، شمه خنا بدون ”
“ازاینکه اومدین به شهرمون خیلی خیلی ممنونم،راشتش رو بخوای دکترجون معنی جمله دوم”شمه خنابدون” رو نمیدونم..!!!!!!
به امید دیدار مجدد.
[پاسخ]
صدیقه پاسخ در تاريخ خرداد ۵ام, ۱۳۹۳ ۴:۱۳ ب.ظ:
ینی خانه ات آبادان! :دی
[پاسخ]
سلام مجددخدمت شما دکتر عزیز
بینهایت سپاس از اینکه عکس هارو آپلود کردین
امیدوارم ب زودی دوباره شمارو توشهر بهارنارنج زیارت کنیم
بنده به شخصه از همایش دیروز شما فیض بردم
” پیشاپیش پدرشدنتون مبارک”
[پاسخ]