اول این قطعه فیلم کوتاه را ببینید
روز معلم و روز زن را با هم یکجا ندیده بودم ، از این وقوع یکباره این دو اتفاق مهم ،حداقلش به این فکر می افتم که چه درسهایی را از زنان در زندگیم یاد گرفتم.
دیدن زنانی با دلهره فراوان ، به این امید که افتخاری برای پدر و مادرشان باشند ، صبح ساعت ۵ راه میافتند تا به دانشگاه برسند برایم همیشه غرور افرین بوده…
دیدن دخترانی که به خاطر اعتقادات خود تن به هر روزمرگی نداده اند و با عزت و وقار تنهایی را ترجیح دادند به دم دستی بودن ، برایم درسی سنگین بوده است
هزاران نامه خواندن از زنانی که دردهای بزرگ خود را در ظرف کوچک کلمات ریختند به این امید که خواننده تنهاییشان را بدون نسخه دادنهای سطحی عمه تراپی ، بفهمد ، باری بزرگ بر دوشم گذاشت
به یاد می آورم زنی را که وقتی از مشهد می اید تهران تا دوستان وبلاگی خودش را ببیند ،این وسط سری به مطبم میزند و گلدانی ساده اما صمیمی برایم می آورد ، اینجاست که میفهمی عمق خلوص یک زن غریبه را که گویی هزار سال است با تو عجین است
آن دیگری ، وقتی خبر دیابت تو را میشنود ، کتابی را با نگرانی به تو هدیه میدهد درباره تغذیه سالم یا آن خواهرم که درما شفابخش پدر دیابتیش را برایم آورد ؛ یا آن بانوی تبریزی که روز معلم پارسال دسته گلی سفارش داده بود که به زحمت برسانند دفتر من در تهران یا آن مادری که دست دختر نوجوانش را در تابستان گرم پارسال میگرفت تا دخترش در لابلای تمرینات تئاتر و ….بزرگ شود
وقتی میبینم آن دسته زنان سرزمینم را که به هر دلیل از زندگی مشترک تلخشان بیرون زده اند و بزرگوارانه تن به سختی کار اداری و دفتری دادند تا سرخم نیاورند ، نمیتوانم بغض نکنم…من دردهای اینان را دیده ام و خوانده ام و نگرانی هایشان را برای نوجوانانشان لمس کرده ام ؛ دیده ام چگونه از خود گذشتند زیرا پسرشان را نمیخواستند غمگین ببینند…
من دیده ام تقلای زنانی که درد تنهایی ، بی شوهری یا بی فرزندی و…رابا سجاده ، درس خواندن و به هر قیمت خود را به خواب نزدن ، رد کرده اند…
در دوران آموزش طب ، در اتاق زایمان حداقل ۲۰ زن ، شکوه به دنیا آوردن نوزادان را کمک کرده ام ؛ سردی عرق دست آن زنان بی پناه را در لحظات وضع حمل هرگز از یاد نخواهم برد و نگاه دردمندشان را که در مرزهای دردی جانکاه ، تمام فرشتگان الهی را به کمک میطلبند چگونه از خاطرم ببرم ؟
اول صبح ساعت ۶ دیده ام زنانی را که پابه پای بچه هایشان تا دم سرویس یا در مدرسه میرند که کودکشان امید داشته باشد…من نگرانیهای مقدس همه زنان عالم را دیده ام ، گاهی فکر میکنم اگر زندگی های متعدد حقیقت داشته باشد ، من هزاران بار زنانگی را زیسته ام …
زن بودن عجیب به ملکوت شبیه است ، تجربه اخراج از بهشت با حوا و بازگشت به بهشت با مریم و صدیقه طاهره….کلمات قدشان به این معانی بلند نمیرسد
فیلم کوتاه تشکر از مادر بی نظیر بود و مطلب دکتر هم کاملا زیبا.
[پاسخ]
سلام
این متن و لینک مطلب توسطدوست خوبی با ایمیل بدستم رسید. چقدر هم خوب که بجای شایعاتی که خوراک روزمرگی های بسیاری از کاربران است متن هایی چنین لطیف و شهودهای حکیمانه از استادان صاحب سخن در فضای مجازی بگردد.
اگرچه می دانم اینطور اظهار نظرها سطح همین کامنت غریبانه را هم پایین می آورد اما می خواهم به خواننده شما (مریم) توصیه کنم : خانم مریم! اگر می دانید این صفحه ادمین وخسروی دارد که صلاح ملک خویش را می داند دست ازین شیرین بازی های بچگانه بردارید و به به نام ادب و اخلاق به دیگران بی ادبی نیاموزید.
واقعا از این نوع برخورد های این چنینی و بخصوص لوسبازی های بدتر از گناه بعدترش و گلایه ازاستاد و ….! چندشم شد . این محیط را در سطح مهد کودک و ابتدایی تنزل می دهد.
پریود شدن جزو طبیعت انسان است و جای شرمساری ندارد. ناآگاهی و بی اطلاعی و این پنهان کاری های سنت زده جای شرم دارد.
لذت خواندن یک متن زیبا را کامنت های شما کمرنگ می کند.
[پاسخ]
سلام.خیلی برام جالب بود که بیشتر خواننده هاتون و یا حداقل کسانی که کامنت میذارن خانمها هستن حال انکه مردان خوب این سرزمین هم خوبتر میشن اگه قدری اموزش ببینن.
[پاسخ]
سلام دکتر با اینکه هیچ وقت افتخار شاگردیتون رو نداشتم اما صمیمانه دوستتون دارم و الگو زندگی من هستید
صمیمانه میگم روزت مبارک
[پاسخ]
این نوشته تون خیلی سنگین بود. خیلی طول کشید تا آخر بخونم. ممنون.
[پاسخ]
خیلی زیباست حس مادر بودن
[پاسخ]
بسیار زیبا بود
با خوندنش ناخودآگاه اشک از چشمانم جاری شد
برقرار و مستدام باشید آقای دکتر
چراکه همه ی بانوان بوجود چون شمایی افتخار میکنند…
[پاسخ]
جانم با این کلمات شفا میابد.
[پاسخ]
خیلی زیبا بود!!! واقعا لذت بردم!!! ممنون!
[پاسخ]
سلام آقای دکتر
چه قلم گیرایی دارین تک تک کلماتتون به دلم نشست با خوندن مطالبتون ناخودآگاه اشکام جاری شد
[پاسخ]
سلام جناب آقای دکتر شیری
روز معلم را بهتون تبریک میگم و از خدای بزرگم براتون بهترین هاااا رو آرزو میکنم. من با کلام شما، با آموزش های شما و با عمق نوشته هاتون وارد یه زندگی دیگه شدم. آقای دکتر تا آخر عمرم مدیون شمام. ازتون ممنونم و در ضمن از طرف من روز مادر را به مادر گلتون که نمونه یه شیر زن واقعی هستند، تبریک عرض کنین. ان شالله خدا سایه شونو همیشه بر سرتون حفظ کنه.
[پاسخ]
سلام
یک هفته ای میشه که درگیر مراسم عروسی خواهرم بودم و به اینترنت دسترسی نداشتمبگم
از صمیم قلب براتون آرزوی شادی و سلامتی میکنم روزتون مبارک دکتر شیری عزیز
[پاسخ]
استاد عزیز و بزرگوارم روزتون مبارک. همینطور تبریک میگم به خاطر قلم شیوایی که دارید. خوندن نوشته های با ارزش شما چراغی هست که روشنگر راه من و امثال من بوده و خواهد بود. بسیار سپاسگزارم.
[پاسخ]
بی نظیر بود.
[پاسخ]
سلام سپاس به خاطر ظرافت نگاهتان ….مطلبی نوشته ام در مورد شغل خانه داری و تاثیر روانی آن خوشحال میشم مطالعه فرمایید
/gahyman.blogfa.com
[پاسخ]
دکتر جان من هرگز نفهمیدم قدرت آنیمای شما تا چه حده که اینقدر با روح گره میخوره و نفوذ میکنه در جان آدمی.
با چشمانی اشکبار از خوندن نوشته های زیباتون باز می گم که
“دوستون دارم ” و “روزتون مبارک “
[پاسخ]
ممنونم…. همین
[پاسخ]
منظور از ملاقات دوستای وبلاگی ماییمااااا 😉
dumanliada.blogfa.com
———————————-
خیلی دوست داشتیم دسته جمعی بیایم دیدنتون، ولی قسمت نشد 🙁
[پاسخ]
دیروز، روز مادر بود و روز معلم، و دومین سالگرد درگذشت مادرم، که معلم هم بودن. این روزها خلاء سنگین و اندوه مبهمی که انگار همیشه پس زمینه ی وجودمه، سنگین تر میشه.
مدت کوتاهی بعد از رفتن مادرم، کم کم عادت کردم لحظه های سخت به نوشته های معلم نادیده ای پناه بیارم که به راستی سزاوار نام “معلم” بود. نامی ساده و کوتاه و عمیق مثل “مادر”، مثل “پدر”.
دوست دارم به سادگی بچه های دبستانی که با گچ روی تخته سیاه کلاسشون مینوشتن، بنویسم:
معلم عزیزم روزت مبارک.
[پاسخ]
سلام
استاد مثل همیشه بزرگوارید و بزرگورانه می نویسید.
نمی دونید وقتی از سرکار بر میگردم ، اولین کاری می کنم می ام به سایت شما سر میزنم تا خستگی یک روز کاری در یک محیط کاملا مردانه ازتنم بره بیرون واقعا نمی دونید چه نشاطی بهم میده خوندن مطالبتون. این مطلب هم رو که خوندم متوجه شدم هنوزم هم ممکنه مردایی باشن که برای نجابت و عصمت یه زن احترام قائل بشن چون کم کم داشتم باور می کردم ممکنه مردا آدمایی دم دستی رو بیشتر می خوان.
بازم خدا قوت و ممنون به خاطر انرژی های مثبتی که بهمون میدین
======================
دست مریزاد که پاکی را انتخاب میکنید و نیک میدانید که با مدعی نباید از عشق و مستی حرفی زد
[پاسخ]
“به خاطر غریزه ام ازمن تشکرنکنید…!
چه روزهای زیبایی در فرهنگ خود داریم,روز زن, روز مادر, روز…
به عنوان یک زن در این روزها از طرق مختلف پیامهای تبریک دریافت می کنیم, و چقدر به خاطراین تبریکها به خود می بالیم و خوشحال می شویم.
درفرهنگ ما, مادریعنی موجودی که از خود گذشته است و درد دارد, و درد خود را به کسی نمی گوید وبه قول این پیغام ها دیوارش از همه کوتاهتر است.این فرهنگ از زمانهای قدیم و زمان پدر سالارها به ما به ارث رسیده است, و هنوز یک زن خوب کسی است که هیچ توقعی ندارد و بسیار فداکار است و …
مردان ما هم بدون اینکه مسئولیت های خود را یادآوری کنند و اینکه مردان در قبال زنان چه وظایفی دارند, فقط با تحسین این صفات کلیشه ای شانه از بار مسئولیت خویش خالی می کنند.
زن در فرهنگ ما کسی است که باید صبور باشد, دم نزند, بی توقع باشد و به همه رسیدگی کند. در مقام یک انسان (نه فقط یک زن) این صفات را می پسندم و هیچ اشکالی هم ندارد, ولی مشکل از آنجا شروع می شود که این تبدیل به وظیفه می شود و اگراو بخواهدحقوق خود را مطالبه کرده, تفریح کند و یا از زندگی خود لذت ببرد, دیگر این نگاه های پرمهرو محبت به او نیست و کسی به او حق نمی دهد و غریب به نظر می آید.
هنوز مردان ما مرد سالاری می کنند و در این قالب ها و چهار چوب های مورد پسند خود می خواهند زنان و مادران خود را اسیر کنند.
زن هم یک انسان است, هر چند لطیف. هر چند از خود گذشته, ولی دارای حقوق خود می باشد و باید آنها را مطالبه کند بدون اینکه خدشه ای به شخصیت او وارد شود.
می گویند : مادر هیچ وقت نگفت من, همیشه گفت بچه هام!
غافل از اینکه مادر اگر “من” برای خود قائل نباشد, نمی تواند یک مادربا اعتماد به نفس و سلامت روان بوده وشخصیت و استواری را به فرزندانش انتقال دهد.
اینقدر در بند لغات و الفاظ نباشیم, اینقدر زنان را کوته نظر و ساده اندیش نپندارید که فقط با تعریف های احساساتی ولی تو خالی بخواهید آنها را تا روز مادر بعدی شاد و نگه دارید.
اگر یک مادر فداکاری می کند, ذات او چنین است و برای دل خودش واز روی عشقش چنین می کند و نیازی به تشکر از غریزه اش را ندارد!
بهترین تشکر ارزش گذاشتن به شخصیت و حقوق و علائق اوست, نه محدود نگه داشتن در قالب الگوهای خاص و قدیمی!
سخنانی بود از روی دل پر دردم
صد البته که همیشه استثنائاتی وجود دارد
با عرض تبریک به تمامی زنان و مادران میهنم ”
======================================================
بسیار موافقم که به فرمایشتان ،”مادر اگر “من” برای خود قائل نباشد, نمی تواند یک مادربا اعتماد به نفس و سلامت روان بوده وشخصیت و استواری را به فرزندانش انتقال دهد.”
بسیار ممنونم از این کامنت زیبا
[پاسخ]
م.خ پاسخ در تاريخ اردیبهشت ۱۴ام, ۱۳۹۲ ۱۱:۱۵ ب.ظ:
این مطلب را اینجانب در روز مادر نوشتم و در صفحه فیس بوک خود و چند پیج دیگر گذاشتم. من بعد از 22 سال زندگی مشترک در حال جدایی از همسرم می باشم و در روز زن بعد از اینکه یک پیغام تبریک از طرف همسرم دریافت کردم, نمی دانم چرا به جای اینکه خوشحال شوم تمام وجودم از خشم پر شد و بااینکه اهل نوشتن نیستم , قلم برداشته و سطور فوق را بر روی کاغذ آوردم. بسیار خوشحالم که مطلب خود را در این سایت ارزنده میبینم و اینکه کسانی بوده اند که حرفهای بنده تاحدودی برایشان جالب بوده است.
با تشکر و آرزوی موفقییت
===================
منظورتون نوشته ما که نیست زیرا خودم با همین زبان الکنم نوشتمش!!!
[پاسخ]
م.خ پاسخ در تاريخ اردیبهشت ۱۵ام, ۱۳۹۲ ۱۰:۱۰ ق.ظ:
امیدوارم سوء تفاهم نشده باشد، منظورم مطلب شما نبود. کامنت اینجانب در پاسخ به الی و مطلبی با عنوان “به خاطر غریزه ام از من تشکر نکنید” بود!
[پاسخ]
استاد عزیز و گرامی روزتان معطر باشد
زیباست خواندن نوشته هایتان و آکنده شدن من از احساس … سعادت داشتم در دنیای مجازی شاگرد شما باشم و بسیار خوشحالم از اینکه در مکتب شما زیبایی را دیدم احساس را تشریح کردم و بسیار اموختم
جایگاه شما ستودنی است
استاد گرامی نمی دونم چرا ولی این جمله شما روز معلم و روز زن را با هم یکجا ندیده بودم منو ناخودآگاه یاد یه خاطره انداخت ….
یک روز زنگ فرانسه دانش آموزانم با همکارم بیرون کلاس نشسته بودم و در حال تصحیح برگه های بچه ها
معلم یکی از کلاس ها که ایشان بسیار انسان درستکار و حساسی در تربیت دانش آموزان هستند خدمت ناظم رسیدند با دانش آموزی غرق در اشک ….
معلم: شاکی و ناراحت که دانش آموز برای بار n ام تکلیفش رو انجام نمی ده و دروغ می گه و …..
دانش آموزم مثل ابر بهار خانم ببخشید و خانم به خدا انجام دادم و ……
من می دونم ته دل معلم هیچی نبود جز عدم تکرار اشتباه دانش آموز
حس خوبی نداشتم … به قول یه دوستی دخترک در آینده به قدری درگیر زندگی خواهد شد آنقدر اشک خواهد ریخت که روا نیست الآن مثله ابر بهار باشه…. یه جورایی راست می گفت …. ولی آیا این طرز تفکر صحیح است. چه باید کرد؟؟!!
سپاس و تقدیر خداوند را به خاطر وجود پر برکت شما
=================
سلام زهرا خانم معلم
تبریک متقابل من را بپذیرید
اگر الان اون بچه یاد بگیره قوانین را دور نزنه ، بعدا اشکهای نادمان را نخواهد ریخت و درمانده چهار تا عوضی نخواهد شد
[پاسخ]
ترجیح می دادم زن به دنیا نیام توی این دنیای مردانه. ترجیح می دادم مرد باشم و بدون دغدغه از زیبایی های زن لذت ببرم. ترجیح می دادم کمی غریبه و دور باشم از دنیای زنانه، نه اینکه هر ماه بهم یاداوری بشه که زن بودن درد داره.
[پاسخ]
مریم پاسخ در تاريخ اردیبهشت ۱۴ام, ۱۳۹۲ ۱۱:۱۵ ق.ظ:
گلی جان واقعا این صراحت کلام تو حد و اندازه نداره. خودت فکر نمی کنی اینجا که یه سایت آموزشی هست و افراد خاصی بهش سر می زنن یه مقدار باید مودب تر باشی؟ اینکه انقدر بی پرده حرف می زنی آزار دهنده است و در شان این سایت نیست دوست من.
[پاسخ]
گلي پاسخ در تاريخ اردیبهشت ۱۴ام, ۱۳۹۲ ۶:۳۵ ب.ظ:
اوه چه عصبانی! فک نمی کنم چیز بدی گفته باشم. مخصوصا بی ادب!!منظورت از بی ادبی کدوم قسمته دقیقا؟ چیه؟ بگو شاید بتونم توضیح بدم. راستش انتظارشو نداشتم، عجیبه یه کم.
[پاسخ]
مریم پاسخ در تاريخ اردیبهشت ۱۵ام, ۱۳۹۲ ۱۲:۲۱ ب.ظ:
خوب معلومه جایی که نوشتی هر ماه… می دونی این مسایل مربوطبه خانوماس و اینجا آقایون هم میان. نه تنها جالب نیست بلکه چندش آوره. من قبلا هم چند با تذکر دادم ولی تو هیچکدوم اونا رو جواب ندادی. خوشحالم که این یکی رو دیدی. هیچ جایی ندیدم بی ادب بودن ادم رو جذاب تر کنه پس در مورد تو هم اینطوری نیست اگر اینجوری فکر می کنی دوست من.
[پاسخ]
Bita پاسخ در تاريخ اردیبهشت ۱۶ام, ۱۳۹۲ ۵:۴۰ ق.ظ:
in masaleyie ke dige kheili vagte taboo nist… badam goli be zabane adabi gofte .. chizi ke tu aksare ketbhaa va hata theatre ha mishe khund va shenid
[پاسخ]
غزل پاسخ در تاريخ اردیبهشت ۱۶ام, ۱۳۹۲ ۱۲:۳۰ ب.ظ:
به نظر من گلی جمله شو خیلی ادبی تموم کرده …
[پاسخ]
گلي پاسخ در تاريخ اردیبهشت ۱۶ام, ۱۳۹۲ ۵:۳۶ ب.ظ:
واقعا کنجکاو بودم ببینم چی میگی و الان… فقط خنده ام گرفته! ببین تو ادب رو جویدی، قورت دادی، هضم کردی و الان جذب تک تک سلولهات شده! شوخی کردم ولی جدی بی خیال …پریود شدن که جرم نیست. هر چند واقعا مزخرفه و امیدوارم تو سیر تکاملی انسان این آپشن از خانوماحذف بشه یا حداقل به آقایون اضافه شه!
[پاسخ]
مریم پاسخ در تاريخ اردیبهشت ۱۷ام, ۱۳۹۲ ۹:۲۹ ق.ظ:
گلی تو مشکل داری. حرف جدی منو مسخره می کنی و فکر می کنی اینطوری جالب میشه. ضمن اینکه همیشه توهین آمیز حرف می زنی و این اصلا درست نیست. متاسفم که اصلا متوجه منظور من نشدی. آقای دکتر من از شما انتظار دارم که این طور رفتارها رو پاسخ بدید. آیا اینجور حرفهای سطح پایین ومسخره بازی ها مناسب این مکان آموزشی هست؟ چرا اجازه انتشار این مطالب رو میدید؟ امثال این افراد هستند که ذهن جامعه رو نسبت به خانوم ها مسموم می کنند. متاسفم. خیلی متاسفم.
=============================
به نظرم ایشون با لحن تند ، احساس تمایز دارند
منم موافق نیستم
گلي پاسخ در تاريخ اردیبهشت ۱۸ام, ۱۳۹۲ ۷:۰۵ ب.ظ:
مسخره بازی؟! مسموم؟! اون تیکه رو شوخی کردم باهات مریم…من تو زندگی روزمره هم لحنم همینه. البته نه جاهای رسمی مثل جلسه، مدیرم، استادم… ولی تو خونه و با دوستام همینه. تنده یعنی؟! جدی بده اینجوری؟ آخه من اصلا مثل تو حرف زدن رو بلد نیستم…خیلی اتو شده و صاف و صوف. لازمه اصلا اینجوری؟ شایدم لازمه…اما خودمونیم گند زدی به کامنت ادبیم، البته به قول تو بی ادبیم!!
مریم پاسخ در تاريخ اردیبهشت ۲۴ام, ۱۳۹۲ ۲:۴۷ ب.ظ:
به هر حال حرفت خوب نبود. همینطور شوخیت. بله ادب لازمه تو زندگی. مشکلات رفتاریت رو هم با روانپزشک می تونی حل کنی.
==================================
لطفا این بحث و نسخه های پیشنهادی تون را خاتمه دهید
مریم پاسخ در تاريخ اردیبهشت ۲۵ام, ۱۳۹۲ ۷:۲۸ ق.ظ:
استاد من جزو خواننده های همیشگی شما هستم اما به ندرت کامنت میذاشتم اما وقتی بطور متعدد کامنت های این خانوم رو دیدم که سطح سایت رو پایین می اورد به عنوان یکی از شاگردان و دوستداران شما لازم دونستم بهش تذکر بدم و البته شما هم تائید فرمودید که کارش درست نیست و حالا خیلی ناراحتم از اینکه شما به جای اون من رو سرزنش می کنید. من هیچوقت ادعای درمانگری نکردم و چون خودش ازم پرسیده بود جوابش رو دادم. یکی از کامنت های من رو هم تائید نکردید در حالیکه به اون اجازه می دید هر چی دلش می خواد بگه و تائیدش می کنید چهاین پست چه پست های دیگه. خیلی دلم شکست استاد.من دیگه اینجا هیچی نمیگم.
=========================
مریم عزیز
از اینکه به من اینقدر محبت دارید ممنونم
من بحث دو نفره را مجاز نمیدانم و واقعا شما را سرزنش نمیکم و بهتون احترام میگذارم و گلی نیز خواننده خودمونه…آشتی؟؟
مریم پاسخ در تاريخ اردیبهشت ۲۸ام, ۱۳۹۲ ۱۲:۳۰ ب.ظ:
من رو واقعا سرزنش نمی کنید؟!لطفا تو کامنت بالا ببینید که چطور دعوام کردید. بله خوب گلی از خواننده های قدیمیتونه و شایداونو به من ترجیح میدید. بارها تو کامنتهاش دیدم که تعریف و تشویقش هم کردین جاییکه شاید اصلا نباید کامنتش رو تایید می کردین. علیرغم تذکر شما هنوز هم کامنت هاش رو می بینیم که تایید میشه و با همون ادبیات قبلی. به هر حال شما مدیر این سایت هستید نه من و صلاح مملکت خویش خسروان دانند.
ساغر پاسخ در تاريخ خرداد ۴ام, ۱۳۹۲ ۳:۵۴ ب.ظ:
خوب بود!!
[پاسخ]
سلام آقای دکتر روزتون مبارک و ممنون از لطف بیکران شما در آموزش درسهای خوب زندگی
دیروز صبح وقتی دخترم از خواب بیدار شد و خواب الود سر میز صبحانه نشست بهش گفتم :نیکا چرا روز مادرو بهم تبریک نمی گی؟ نگاه خسته ای بهم کرد و گفت :مادر جان بزار اول از دلشوره روز معلم بیام بیرون بعدا به روز مادر فکر کنم. کلی خندیدم دیدم طفلکی فشار زیادی رو داره تحمل می کنه ها….
[پاسخ]
دیدن دخترانی که به خاطر اعتقادات خود تن به هر روزمرگی نداده اند و با عزت و وقار تنهایی را ترجیح دادند به دم دستی بودن ، برایم درسی سنگین بوده است …
این متن و اون پست اکر یک زن را دوست داری – این دو تا شاید بهترین پست هایی بودن که تو دو سالی که پیگیر مدام وبلاگتون هستم خوندم
فوق العاده زیباست این نوشته
روزتون مبارک دکتر شیری عزیز که علم و اخلاق رو با هم دارید
پایدار باشید
[پاسخ]
واقعا متن زیبایی بود.
ولی من از این جمله یه جور دیگه حظ بردم:
دیدن دخترانی که به خاطر اعتقادات خود، تن به هر روزمرگی نداده اند و با عزت و وقار تنهایی را ترجیح دادند به دم دستی بودن…
[پاسخ]
به راستی که کلمات منم قدشون به بلندای سطرهای این دست نوشته نمیرسه که بخوام چیزی بگم….
[پاسخ]
دکتر شیری گرامی بسیار زیبا و دلنشین نوشتین
با خوندنش اشک ریختم
[پاسخ]
گاهی باید زن بود را از نگاه یک مرد، دوباره آموخت.
استاد… از شما می آموزیم زن بودن را… حتی مرد بودن را و از آن بالاتر انسان بودن را….
حتی اگر زندگی متعدد حقیقت نباشد….امثال شما در همین زندگی ، بارها و بارها انسان بودن را از نو زنده کردید درذهن ها…. و زندگی کردید در کلام حیات بخشتون….
ممنون بابت نوشته هایی که بوی زندگی می دهد…. روز معلم بر شما مبارک
=================
ممنونم حنانه عزیزم
[پاسخ]
سلام استاد عزیز روز معلم مبارک. ممنون از مطلب قشنگتون.خیلی خیلی پرمعنا وزیبا بود.
[پاسخ]
ای سوره بدجنس تنهایی رفتی دیدن استاد 😉
[پاسخ]
سوره پاسخ در تاريخ اردیبهشت ۱۲ام, ۱۳۹۲ ۸:۲۲ ب.ظ:
🙁 😉
اینجانب کاملاً بدجنسی و غرغرو بودن رو تکذیب میکنم
در دیدار با معلمات بخوای منتظر آدما باشی و دستدست کنی نمیشه
___________________________________________________
امیدوارم گل خوبی باشه براتون
[پاسخ]
چقد سخته زن شدن و زن نبودن….
[پاسخ]
سوره پاسخ در تاريخ اردیبهشت ۱۲ام, ۱۳۹۲ ۸:۳۵ ب.ظ:
بسی بسیار موافقم
[پاسخ]
سلام استاد….روزتان مبارک…جملات خیلی زیبایی بود ممنون به خاطر این نوشته پر از مهر
[پاسخ]
غم از دل رفت و لطف آمد !
( نتونستم این کامنت را تو پست اگر زنی را دوست داری بنویسم ، ارور ورد پرس می داد )
[پاسخ]
سلام استاد عزیز
روزتون مبارک
انشاءالله همیشه سالم و سلامت و در پناه حق باشید.
ممنون بابت همه ی چیزهای خوبی که به ما آموختید.
[پاسخ]
*ازپدر گرقالب تن یافتیم
از معلم جان روشن یافتیم.
استاد گرانقدر، روزتون مبارک و سپاس بیکران از زحمات بی منّتتان
[پاسخ]
اشکم دراومممممممد! کاش اکثر مردها مثل شما فکر میکردن!
[پاسخ]
سلام روز معلم بر شما استاد گرامی مبارک.واقعا تا به حال ندبده بودم یک مرد اینقدر نکات ظریف زنانگی را به زبان بیاورد درود بر شما و مردانی که قدر گوهرهای زندگیشان را میدانند.
[پاسخ]
سلام
استاد عزیزم روزتون مبارک، شما استادین ولی نمیدونم من لایق جایگاه شاگردی بودم یا نه، فقط میدونم خیلی برام با ارزش بوده و هست که نزدیک 3 سال میشه که به قول خودتون استاد دور از دسترس هستید برام و خیلی آموختم ازتون،همیشه دعا میکنم خدا حفظتون کنه، مثل شما ندیدم که با این همه مشغله انقدر بی ادعا کنار جوونها باشه نمدونید چقدر دلگرم کننده است که اینجایی رو ساختید که ما هم بتونیم باشیم و حضور بینظیرتون رو حس کنیم تو تک تک مطالب و جواب کامنت هایی که بهمون میدین،به امید روزی که بتونم از نزدیک ببینمتون و بگم خسته نباشید دکترشیری.
[پاسخ]
یک سؤال تکنیکی:
چرا مطلبهای جدید که گذاشته شده تو خود متن یا کامنتا یکی از کلمات لینک خورده به یک سایت http://www.rewardszoneusa.com/Flow.aspx
http://www.amazingscholarship.com/Flow.aspx
و …
[پاسخ]
دکتر جان تو همن صفحه ی آپارات که لطف کردید فیلم رو لینک کردید کلیپ زیبایی هست که تکمیل کننده فیلم شماست…http://www.aparat.com/v/A7k2x
[پاسخ]
tank you MOM
خیلی ممنون بابت این تلنگر تشکر از مادر
میدونم استادید ولی معلمی برام خیلی شریفه
روز معلم مبارک
[پاسخ]
روزتون مبارک استاد…من خیلی تو زندگیم از شما یادگرفتم…ممنونم ازشما…امیدوارم سال های سال زندگی کنید و ما از محضر شما اشتفاده ببریم…
[پاسخ]
سلام اقای دکتر عزیز
بسیار دلنشین بود، خاصه اینکه می بینی فهمیده میشی . از خوندش لذت بسیار بردم ممنونم.
[پاسخ]
درود به معلمی که بیطرفانه به من آموخت
روزت مبارک بهترین معلم دنیای من
[پاسخ]
سلام . تا به حال فکر نمیکردم یا بهتر بگویم ندیده بودم مردی درباره زنان اینگونه فکر و احساس کند. ممنون بسیار کلام عمیقی بود.
[پاسخ]